اسماعیلیه نیوز

سلفیه جهادی جریانی است کهدر دهه اخیر بر سر زبان‌ها افتاده است، خصوصا از زمانی که جریان‌های تکفیری همچونالقاعده و داعش به جنایات در کشورهای اسلامی پرداختند. امروز سلفیه جهادی مساوی باتکفیر مسلمانان است. جریان‌های سلفی جهادی با مبانی خودساخته به تکفیر مسلمانان می‌پردازند.

سلفیه تکفیری همچون وهابیت وسلفیه جهادی اکثر مسلمانان را که با عقاید آنان همراه نیستند کافر می‌پندارند. بهعنوان مثال سلفیه تکفیری مردم عراق را که در آن شیعه و هم سنی وجود دارد به چهاردسته تقسیم کرده‌اند. اول صلیبیون که منظور آنها اشغالگران آمریکایی و غربی است.دوم رافضیون که مراد شیعیان عراق هستند. سوم صفویون یا همان شیعیان ایرانی که بهگمان سلفیه تکفیری، ایرانیانی هستند که بر عراق تسلط دارند و چهارم مرتدین یعنیاهل سنت عراق که با دولت همکاری می‌کنند.[1]

مولوی عبدالرحمن ملازهی،معروف به چابهاری یا سربازی فرزند ملا احمد در سال 1324 شمسی در روستای انزا ازتوابع شهرستان ایرانشهر متولد شد. وی از شش سالگی در نزد پدر و مادر خود با قرآنآشنا شد و از هفت سالگی به مکتب خانه رفت و همزمان تحصیلات ابتدایی را گذراند. ویدوره مقدماتی علوم دینی را در نزد پدر و برادرش گذراند سپس وارد مدرسه عزیزیهروستای انزا شد و بعد از آن برای تحصیل علم دینی به کراچی پاکستان مهاجرت کرد.ایشان در سال 1344 شمسی به وطن برگشت و تدریس در مدرسه انزا را شروع کرد. مدتی بعدبه نیابت عمویش مولانا گل محمد امام جمعه اهل سنت ایرانشهر به خطابت و امامت جمعهدر این شهر مشغول شد و در سال 1346 به درخواست مردم چابهار راهی آن شهر شد و امامتجمعه شهر چابهار را برعهده دارد.^[1]وی از سال 1346 تا کنون امامت جمعه شهر چابهار را برعهده دارد. وی مدیریت مدرسهجامع الشریفین چابهار را نیز برعهده دارد و پایگاه شریعت آنلاین سایت رسمی اطلاعرسانی ایشان و مدرسه جامع الشریفین محسوب می شود.^[2]

وهابیت و جریان های سلفی بااستناد به حدیث لاتشد الرحال» بر این باور هستند که فقط می توان به قصد سه مسجد(مسجد الحرام، مسجد النبی و مسجد بیت المقدس) سفر کرد. آنان بر این باورند که باتوجه به این حدیث، سفر برای دیگر اماکن مقدس همچون قبر پیامبر و اهل بیت جایزنیست. وهابیان و سلفیه برای اثبات سخن خود به حدیثی از بخاری و مسلم نیشابوریاستدلال می‌کنند که از پیامبر (صلی الله علیه و آله) روایت شده لاَ تُشَدُّالرِّحَالُ إِلَّا إِلَى ثَلاَثَةِ مَسَاجِدَ: المَسْجِدِ الحَرَامِ، وَمَسْجِدِالرَّسُولِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، وَمَسْجِدِ الأَقْصَى [1] باربستنو کوچ کردن جایز نیست جز برای سه مسجد: مسجد الحرام و مسجد پیامبر اکرم (صلی اللهعلیه و آله) و مسجد الاقصی».

نویسنده: مجتبی محیطی

زیارت اربعین یکی از آموزههای اسلامی است. مسلمانانی که عشق فرزندان رسول الله را در دل دارند، معمولا درچهلمین روز شهادت امام حسین (علیه السلام) خود را به نزد قبر مبارک حسین بن علی(علیه السلام) می رسانند و عرض ادب می کنند و با گرامی داشت حادثه کربلا بهجهانیان اعلام می کنند که در راه حریت و آزادی تا پای جان ایستاده اند.

زیارت انبیا و صلحا در نزدهمه مسلمانان، امری پذیرفته شده است. فرقی بین شیعه و سنی ندارد. همه مسلمانانزیارت انبیا و صلحا را جایز می دانند و قطعا سفر برای زیارت (شد رحال) را نیز جایزمی دانند. در این میان، جریان منحرف وهابیت بر خلاف اجماع مسلمانان، معتقد است کهسفر برای زیارت، بدعت و حرام است. اکنون برای اینکه تفاوت دیدگاه اهل سنت و وهابیترا در موضوع سفر برای زیارت، بدانید، مختصری در رابطه با آن توضیح می دهیم.

محمد عمر سربازی از علمایبرجسته بلوچستان ایران است. از این رو دیدگاه وی در رابطه وهابیت اهمیت دارد.خصوصا امروزه که عده ای با نام اهل سنت در حال تبلیغ سلفیت یا همان وهابیت هستند.از این رو شناخت عالمان سرشناس بلوچستان ایران اهمیت پیدا می کند تا همگان بدانندکه خط اصیل علمای دیوبندیه ایران بر خلاف وهابیت است.

مولوی محمد عمر سربازی فرزندملا عبدالرحمن معروف به  شیخ التفسیر والحدیث در سال 1355ق، 1315شمسی در روستای انزاء واقع در منطقه یسرباز بلوچستان متولد شد. ایشان بعد از گذراندن مکتبخانه در سن 12 سالگی بهپاکستان مهاجرت کرد و در مدرسه احرار الاسلام کراچی و مظهر العلوم تحصیل نمود. ویپس از تکمیل دروس شرعی در سال 1374ق/ 1333ش. راهی افغانستان شد و با شاه غوث محمد هرویو شاه بهاء الدین بیعت کرد. وی با کمک شاه بهاء الدین سلوک عارفانه اش را در چهارسلسله عرفانی نقشبندیه، قادریه، چشتیه و سهرودیه تکمیل کرد. ازآنجا به ایران بازگشت و در مسجد جامع خاش فعالیت های تربیتی و علمی خود را شروعکرد. و در سال 1381ق/ 1340ش. حوزه منبع العلوم کوه ون را در منطقه سرباز تاسیس کردکه از مدارس مهم اهل سنت به شمار می آید. وی از محضر علمای بزرگ همچون شیخ محمدجانهروی، شیخ بهاءالدین هروی، عبدالمالک کاندهلوی، حافظ قاری محمد رعایت الله دیوبندیو عبدالحلیم افغانی کسب فیض کرد. ایشان در سال 1428هـ برابر با 1385شمسی رحلت کرد.[1]

زیارت و تبرک و توسل از جلوههای عبودیت است. در طول تاریخ علمای اسلام از شیعه و سنی به زیارت اولیای الهیمشرف می شدند و با تبرک و توسل به اولیای الهی به خداوند تقرب می جستند. با اینوجود مدتی است که برخی از علمای اهل سنت کشور، خصوصا علمای دیوبندیه این امور رابدعت می دانند و در تریبون های رسمی به صراحت اعلام می کنند که این امور مختص شیعهاست و سنی به زیارت نمی رود یا سنی تبرک و توسل نمی جوید. بنابراین لازم بود کهنشان داده شود که علمای بزرگ و برجسته اهل سنت در طول تاریخ به زیارت مشرف می شدهاند و تبرک و توسل نیز داشته اند. در همین رابطه مقاله ای در همین سایت نوشته شدهاست با عنوان آیا علمای اهل سنت زیارت، توسل و تبرک به قبر امام رضا (ع) داشتهاند؟» که کسانی که تمایل دارند بدانند که اهل سنت به زیارت می رفته اند و تبرک وتوسل نیز داشته اند، حتما به این مقاله مراجعه کنند.[1]

در اینجا دیدگاه علمای شیعهدر رابطه با حرمت اتهام به همسر رسول الله جناب عایشه مطرح است. این استفتاء توسط محمدجعفر میلان نورانی» از بیوت 13 تن از مراجع قم صورت گرفته است. در پاسخی که مراجعشیعه داده اند همگی بر حرمت چنین نسبت هایی تأکید داشته اند. در اینجا فایل تصویریاین استفتاء آورده شده است.

عبدالعزیز بن باز از بزرگان وهابیاست؛ وی در سال 1910 میلادی برابر با چهاردهم ذی‌الحجّه ۱۳۳۰هجری قمری، در شهر ریاضعربستان سعودی به دنیا آمد و در سال ۱۹۳۶ بینایی خود را از دست داد. به این ترتیب اواز سن 26 سالگی کور بود. در عظمت وی در نزد وهابیت همین قدر که وی به بالاترین منصبمذهبی که همیشه در اختیار آل شیخ بود، رسید. او مفتی اعظم عربستان شد و تا زمان مرگریاست هیئت علمای کبار عربستان را برعهده داشت.[1]

خلاصه مقاله

یکی از شبهاتی که توسط شبکه‌هایوهابی بسیار زیاد مطرح می‌شود، موضوع ازدواج خلیفه دوم با دختر حضرت علی (علیه‌السلام)ام کلثوم است. وهابیت با طرح این ادعا، در صدد اثبات روابط خوب خلیفه دوم با حضرت علی(علیه‌السلام) هستند. آن‌ها به مخاطب خود چنین القا می‌کنند که مگر امکان دارد کسیبه دشمن خود دختر بدهد؟ این‌که حضرت علی (علیه‌السلام) دختر خود را به عقد ازدواج عمردرآورد، دلیلی است بر روابط حسنه خلیفه دوم با اهل بیت. طرح این شبهه و پاسخ به آنبه صورت نمادین به صورت مناظره بین یک وهابی و یک شیعه تدوین شده است.

روز شنبه مورخ 31 شهریور1397 هم‌زمان با سالگرد دفاع مقدس در اهواز حادثه‌ای تروریستی صورت گرفت. در این حادثهتروریستی چند نفر تروریست با شلیک گلوله به سمت نیروهای مسلح که در حال رژه بودند،25 نفر را به شهادت رساندند و 70 نفر را مجروح کردند.[1]

نویسنده:مجتبی محیطی

یکیاز اختلافات اساسی سلفیه با اهل سنت در موضوع اجتهاد و تقلید است. سلفیه بر خلافاهل سنت معتقد است که نباید از ائمه اربعه تقلید کرد و اجتهاد در مذهب[1]جایز نیست؛ این در حالی است که اخیرا برخی از مفتیان سلفیه جهادی (القاعده عراق)تقلید از میت را مطرح کرده اند. این دو دیدگاه دقیقا مقابل یکدیگر است. اکثریتعلمای سلفیه قائل به اجتهاد هستند در حالی که برخی از مفتیان سلفی تکفیری به جهتمشکلات اجتهاد گرایی، دیدگاه تقلید از میت را مطرح کرده اند. برای تبیین این مطلب،دیدگاه سلفیه وهابی و القاعده عراق را بیان می کنیم:

نویسنده: مجتبی محیطی

محمد ناصرالدین البانی یکیاز مفتیان برجسته سلفی است. وی در سال 1914 میلادی در شهر آشکودره، پایتخت دولتآلبانی متولد شد و در ابتدای عمرش به همراه پدر به شام مسافرت کرد و در آنجا بهتحصیل علم پرداخت. وی یکی از بزرگترین عالمان سلفی یا به اعتباری وهابی است تاجایی که درباره او تعبیراتی همچون عالم، محدث، فقیه و امام به کار برده می شود.برخی گفته اند که با وجود البانی در این زمان، گویا دوران ابن حجر عسقلانی و ابنکثیر (از استوانه های علمی اهل سنت) تکرار شده است.[1]

اکنون سخن در این است که آیاناصر الدین البانی را می توان یک وهابی معرفی کرد؟ یا او یک سلفی است که با وهابیتمیانه خوبی ندارد؟

یکی از مهم‌ترین مبانی سلفیه،توجه به سلف است. سلف در لغت به معنای پیشینان است.[1] این واژه دارای معنایی نسبیاست و مردم هر عصری نسبت به آیندگان سلف» و نسبت به گذشتگان خلف» شمرده می‌شوند[2]و در اصطلاح، نزد جمهور سلفیه به اهل قرون ثلاثه از صحابه، تابعین و تابع تابعین اطلاقمی‌شود.[3]

سلفیه نیز در اصطلاح به گروهیاطلاق می‌شود که اعتقادشان، همان اعتقاد سلف باشد و در تمسک به کتاب و سنت، شیوه سلفرا داشته باشند.[4] مهم‌ترین ویژگی سلفیه، نفی مذاهب اسلامی و دعوت مسلمانان به پیرویمحض از گذشتگان است.

ترغیب ن به جهاد در میداننبرد توسط داعش

نویسنده: مجتبی محیطی

داعش یکی از جریان های سلفیتکفیری است که برخی از مسلمانانی را که با دین به صورت کامل آشنا نیستند را به خودجذب کرده است. داعش با تبلیغات جذاب، ن را نیز به گروه خود جذب کرده است. هفتهنامه النباء» داعش، یکی از مجلاتی است که به صورت مستمر منتشر می شود. این مجلهن را به جهاد در میدان نبرد در کنار مردان تشویق می‌کند. در این مجله با ذکرنمونه هایی از جهاد ن صدر اسلام به ن داعشی یادآور می شود که مهمترین وظیفهشما جهاد و شرکت در جنگ است. داعش از ن داعشی می خواهد که آنان را در جنگ یاریکنند و خودشان در جهاد شرکت کنند و فرزندان و شوهرانشان را به شرکت در جهاد تشویقکنند.[1]

یکی از مسائل اساسی که باعث شدهاست، فقه سلفیه خصوصاً وهابیت، به تکفیر و خشونت منجر شود، خلط مباحث فقهی و اعتقادیاست. در حالی‌که باید بین این دو حوزه فرق گذاشت. سلفیه معتقدند که در حوزه فقه، مجتهدباید اجتهاد کند و بر اساس اجتهاد خودش عمل کند. چنان‌که حدیثی از بخاری در این بابموجود است که إِذَا حَكَمَ الحَاكِمُ فَاجْتَهَدَ ثُمَّ أَصَابَ فَلَهُ أَجْرَانِ،وَإِذَا حَكَمَ فَاجْتَهَدَ ثُمَّ أَخْطَأَ فَلَهُ أَجْر.[1] اگر حاکم بر اساس اجتهادخود، حکم دهد، در صورتی‌که مطابق با واقع باشد، دو پاداش دارد و در صورتی‌که حکمش مطابقبا واقع نباشد و خطا کند، یک پاداش دارد.»

نویسنده: مجتبی محیطی

عائض القرنی یکی از مبلغانوهابی است که طرفداران زیادی دارد. وی کتابی دارد به نام المقامات» وی در اینکتاب در قسمت مقام الحسینه» خود را چنین معرفی می کند: انا سنی حسینی.» من سنیحسینی هستم. من امام حسن و امام حسین را دوست دارم. هر چند شیخین (ابوبکر و عمر)را مقدم می دارم. زیرا هر کس خورشید را دوست داشته باشد دلیلی ندارد که به ماهمحبت نداشته باشد. ما هر چند به زیارت امام حسین (علیه السلام) نمی رویم و در مدحایشان زیاده روی نمی کنیم ولی در محبت امام حسین راستگوییم. هر کس حسین بن علی رادوست داشته باشد از ولی اطاعت کرده است و چنین محبتی، محبت واقعی است. هر کس حسین(علیه السلام) را دوست بدارد چنین کاری حفظ دین است و کراهت از ظالمین و محبتمساکین است.

مکتب قرآن در بسیاری از مباحثکلامی مانند توحید و شرک، توسل، طلب شفاعت و بنای بر قبور با سلفی‌ها هم عقیده است.اما در برخی از مسائل مانند ایمان و کفر و نفی بسیاری از احادیث رویکردی مخالف با سلفیهدارد. در این مقاله به تمایزات فکری مکتب قرآن با سلفیه می‌پردازیم.

نویسنده: مجتبی محیطی

پلیس دینی عربستان یا همانهیئت امر به معروف و نهی از منکر، توسط شیخ محمد بن ابراهیم آل شیخ، مفتی اسبقعربستان در حدود 80 سال قبل، در سال 1940 میلادی تشکیل شد.[1] وظیفه اصلی پلیس دینی عربستانامر به معروف و نهی از منکر است. این کمیته قوانین خاصی دارد و حتی به حکومت سعودینیز پاسخگو نیست، بلکه مانند دولتی در سایه عمل می‌کند. هیچ کس به اعضای این کمیته،حق اعتراض ندارد. کمیته امر به معروف و نهی از منکر عربستان در عرض سیستم قضاییعربستان است.

نویسنده: مجتبی محیطی

اسلام، از ادیان توحیدی و ابراهیمیاست. پیام‌آور این دین، حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) است که از طریق وحی از جانبخدا، قرآن را برای بشریت آورده است. مهم‌ترین ارکان اعتقادی اسلام، توحید، نبوت پیامبراسلام (صلی الله علیه و آله) و معاد هستند.[1] هر انسانی که به این اصولاعتقادی ایمان داشته باشد، مسلمان بشمار می‌رود.

اخوان المسلمین مصر توسط حسنالبنا در سال 1928 میلادی در شهر اسماعیلیه مصر تأسیس شد. هدف حسن البنا از تأسیساخوان المسلمین تشکیل جماعتی دینی با تربیت دینی بود. حسن البنا وقتی مشاهده کردکه خلافت اسلامی عثمانی در سال 1924 میلادی توسط کمال آتاتورک از بین رفت و فرهنگباطل غربی درصدد از بین بردن عقاید مسلمین است به فکر ایجاد چنین جماعتی افتاد.[1]در ابتدای تأسیس اخوان المسلمین توسط حسن البنا، جماعت در مسیر صحیح اداره می‌شد،ولی پس از مرگ البنا جماعت دچار تزل شد و رهبران بعدی نتوانستند آنچنان که بایداخوان المسلمین را اداره کنند. سید قطب عضو جماعت مسلمین نبود و از نظر فکری نیزبا اخوان المسلمین تفاوت دارد ولی وی توانست تأثیرات زیادی بر اخوان المسلمینبگذارد.[2]

سید قطب از شخصیت‌هایی استکه بر حرکت‌های اسلامی معاصر تأثیرات زیادی گذاشته است. اخوان المسلمین مصر نیزتحث تأثیر افکار سید قطب، متحول شد و جریان‌های رادیکالی از درون آن شکل گرفت.امروزه نیز جریان‌های سلفی جهادی به افکار سید قطب اهمیت زیادی می‌دهند.

سید قطب با نوشتن کتاب معالمفی الطریق تأثیرات زیادی بر اخوان المسلمین داشت و باعث شد که گروه‌هایی بر ضدحکومت مصر حرکات مسلحانه‌ای انجام دهند. پس از حسن البناء مرشدهای اخوان المسلمینقدرت لازم را نداشتند تا همه اعضای اخوان را راضی نگه دارند. سید قطب از این فرصتاستفاده کرده و با اظهار عقایدی انقلابی و جهادی جوانان اخوان المسلمین را به خودجذب کرد.

مکتب قرآن کردستان اگر چه خودرا جدای از سلفیه می‌داند، ولی افکار این جریان در بسیاری از مباحث اعتقادی، شبیه سلفیهاست. در این مقاله به شباهت‌های مکتب قرآن و سلفیه به صورت فهرست‌وار اشاره می‌شود.

در قرن دوازدهم، هم‌زمان دو جریانموازی با شعار پیرایش دین از خرافات و احیای دوباره آن در جهان اسلام شکل گرفت. یکیجریان وهابی، به رهبری محمد بن عبدالوهاب در منطقه نجد و حجاز بود و دیگری جریان دهلوی،در شبه قاره هند بود که در این منطقه رشد و توسعه پیدا کرد. این دو شخصیت یعنی شاهولی الله و محمد بن عبدالوهاب، هر دو هم‌زمان در مدارس نجد و حجاز تحصیل کردند و هردو نیز از ابن‌تیمیه تأثیر پذیرفتند، ولی با این وجود بین مکتب فکری شاه ولی الله ومکتب فکری محمد بن عبدالوهاب تفاوت‌های اساسی و بنیادی وجود دارد.